دانلود پایان نامه پروژه حسابداری

پایان نامه پروژه رشته حسابداری و مدیریت

دانلود پایان نامه پروژه حسابداری

پایان نامه پروژه رشته حسابداری و مدیریت

مقاله مدیریت در بازار جهانی

بی گمان  مدیریت در همه دستگاهها و سازمانها نمی تواند یکسان باشد ، زیرا سازمانی ویژگی خود را داراست و در محیطی معین و با هدفی ویژه به کار می پردازد ، جو درونی و بویژه برونی هر دستگاه تولیدی کمابیش با دگرگونی های پیوسته یا گسسته روبرو می شوند … مانند قانونگذاری ، دگرگونی شرایط اقتصادی ، اجتماعی یا سیاسی با پیشرفتهای تکنولوژیکی و نوآوری با دگرگونیها در روال زندگی یا سلیقه خریداران و مصرف کنندگان . 
عنوان : مقاله مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد استراتزیهایی برای اقتصاد پویا 
این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
فهرست ۱
مقدمه ۴
تعریف استراتژی ۸
استراتژی به معنای طرح و نقشه ۸
استراتژی به معنای الگو ۹
استراتژی به معنای موضع ۱۰
استراتژی  به معنای دیدگاه ۱۰
انواع استراتژی ۱۳
مدیریت استراتژیک ۱۵
تعریف مدیریت استراتژیک ۱۶
فرصتهای و تهدیدات خارجی ۱۷
محیط ۲۰
استراتژی ۲۱
ساختار سازمانی ۲۲
فرآیند ارتباطات درونی سازمانی ۲۳
مراحل مدیریت استراتژیک ۲۴
الگوهای استراتژی سازمان ۲۸
یکپارچگی عمودی به بالا ۲۸
یکپارچگی عمودی به پائین ۲۹
یکپارچکی افقی ۲۹
رسوخ در بازار ۲۹
توسعه بازار ۳۰
تنوع همگون ۳۰
تنوع افقی ۳۰
تنوع نا همگون ۳۱
مشارکت ۳۱
کاهش ۱ ۳۲
واگذاری ۳۲
انحلال ۳۳
ترکیب ۳۳
سه الگوی استراتژی سازی ۳۴
الگوی کار سالارانه ۳۵
مدیریت موضع استراتژیک ۳۸
فهرست منابع ۴۴
معرفی استراتژی ۴۵
استراتژی چیست ؟ ۴۵
علم لشکرکشی و فرماندهی ارتش :Strategia 46
چرا به استراتژی نیازمندیم ؟ ۴۶
تفکر استراتژیک و تغییر ۴۷
۱-الگوهای استراتژیک از کجا آمده است ؟ ۵۲
الگوی رشد ۵۴
۳-نحوه عملکرد الگوها ۵۶
نظام های اطلاعاتی مدیریت ۵۶
نظام های پشتیبانی تصمیم گیری ۵۶
۴-چه چیز تغییر کرده بود ؟ ۵۷
۵-چرا الگوها کفایت نمی کند ؟ ۵۸
تفکر استراتژیک ۶۵
تفکر استراتژیک چه مواردی را دربرمی گیرد؟ ۶۵
از استراتژی تا عمل ۶۸
رویکردی به برنامه ریزی ۶۸
شناسایی مسائل استراتژیک سازمان ۶۹
نتایج و فایده‌های مورد انتظار ۷۱
سه رویکرد به شناسایی مسئله استراتژیک ۷۵
رهنمودهای فراگرد ۸۵
تاثیر محیط خارجی بر تصمیم گیری استراتژیک ۸۷
ساختارهای سیاسی درونی ۹۲
انواع تجویزها برای بهبود تصمیم گیری استراتژیک ۹۳
استفاده ترکیبی از فنون کمک کننده به تصمیم استراتژیک ۹۹
دیدگاه سازمانی ۱۰۰
تبیین تصمیمهای استراتژیک و بهبود آنها ۱۰۵
سه دیدگاه در مورد تصمیم گیری استراتژیک ۱۱۳
محدودیت های شناختی ۱۱۷
پژوهش در شناخت استراتژیک ۱۱۹
روش های اکتشافی و سو گیری های شناختی ۱۲۱
فرضیات استراتژیک، غالب های ادراکی ، و طرح واره ها ۱۲۴
طرح واره ها ۱۲۸
مدل سازی تصمیم استراتژیک ۱۳۲
فراگردهای تطبیق استراتژیک و ساختاری ۱۴۰
۳- ضرورت استراتژی منابع انسانی ۱۵۱
۴-محتوای استراتژیک ۱۵۲
د- اداره عملیات برنامه ریزی منابع انسانی ۱۶۳
ح- سایر فعالیت ها ۱۶۶
۲- هدفها و منافع ۱۶۹
۳- برنامه‌ریزی استراتژیک چیست؟ ۱۷۰
۵- مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک ۱۷۲
۵- سه سطح برنامه‌ریزی ۱۷۴
۶- اثر منابع انسانی ۱۷۵
۷- روشهای اجرایی ۱۷۷
مرکز استراتژیهای عمده ۱۷۸
عملیات استراتژیکی برنامه‌ریزی شده فعالیتها یا برنامه‌های اجرائی مربوط ۱۷۸
۴- به هنگام نگاه‌داری نیازهای جاری ۱۸۴
۵- پیش‌بینی از پایین به بالاBottom-UP Forecasts 186
۷- استفاده از نسبتها و تحلیل رگرسیون ۱۹۰
۸- بهبود کاربرد امور استخدامی ۱۹۲
۹- طراحی نحوه دسترسی به استعدادها ۱۹۶
۱۰- موجودی ۱۹۶
۱۱- خروج از خدمت Turnover 198
۱۲- جابجائی‌های داخلی Internal Movement 200
۱۳- روشهای سنتی برنامه‌ریزی ۲۰۲
۱۴- مدلهای مبتنی بر عرضه Supply Push Model 203
۱۵- مدلهای مبتنی بر تقاضا demand Pull Model 206
 
 
 مقدمه
امروزه کشورهای جهان در زمینه صنعتی ، تولیدی و بازرگانی چنان به همدیگر پیوند یافته و اثر پذیر شده اند ، که هیچ کشوری نمی تواند برون از چارچوبه شیوه های پیشرفته مدیریت ، که جنبه  استراتژیک یافته در در پهنه بازارهای جهانی کالاهای تولیدی خود را با سودبری به فروش رسانده و با تولید کنندگان دیگر کشورها بویژه پیشرفته که از تکنولوژی ، کار آوری  ، مدیریت و راهبردهای برتر برخوردار ند. به رقابت پرداخته و در این رقابتگری ، کمابیش با کامیابی روبرو شود البته کشورهای روبه رشدی مانند ایران از امکانات و منابع معدنی ، کشاورزی و صنعتی و نیروی انسانی کاری ، کارآمد و هوشمند برخوردار است ( و وجود همین امکانات و منابع سبب می شود که بسیاری از کاستی ها و کمبودهای تکنولوژیکی را که در مقایسه با کشورهای پیشرفته صنعتی دارد جبران کند ) توانایی آن را دارند که در پهنه بازارهای جهانی خود کفایی کرده و جایگاه شایسته ای بدست آورند . کامیابی در پهنه بازارهای جهانی بیش از هر چیز نیاز به شگردها ، ریز بینی ها و نکته سنجی هایی در همه زمینه های بهره برداری ، تولید و بازار یابی ، فروش و نوآوری دارد که امروزه روی هم رفته مدیریت استراتژیک خوانده می شوند، دانستن شگردها روال ها و آیین نامه های بازی در بازارهای درونمرزی و برونمرزی، پیش نیاز هر گونه فعالیت اقتصادی و تولیدی می باشد تولید نمی تواند بدون آگاهی از معیارها و نسخه ها ، انگیزه ها و خواستهای روز بازار با موفقیت و سود آوری همراه شود هم اکنون مدیریت استراتژیک وتولید ( در هر زمینه ای باشد ) عاملهای گوناگونی را مورد توجه دقیق و وارسی پیوسته قرار می دهد ، که مهمترین آنها عبارتند از : امکانات دستیابی به منابع مورد نیاز برای تولید ، بهای تمام شده کالا با کیفیت بالا ( با توجه به هر طبقه از خریداران) ، امکانات و بهای فروش کالا ( قدرت جذب بازار ) امکان رقابت و پا برجاماندن در یک کار تولیدی معین در مدیریت استراتژیک ، افزون  به کارایی و کار آمدی تولید و فروش کارایی و در کار آمدی در خرید مواد خام یا نیمه ساخته و یا ابزارها و دستگاههای مورد نیاز برای تولید ( مدیریت خرید ) هم اهمیتی فراوان دارد . هر سازمان تولیدی  بایستی به خوبی بداند که مواد و دستگاههای مورد نیاز خود را چگونه و از چه جاهایی خریداری کند و در این زمینه دارای چه امکانات و چه محدودیت هایی می باشد . 
انسان قرن بیستم در فضای یک جامعه سازمانی زندگی می کند و سرنوشت او با سرنوشت سازمانی جامعه همسو شده است بعلاوه متفکران بی شماری بر این عقیده اند که عملکرد سازمانها موجب بیگانگی ، انزوا و بطالت سازمانها و انسان سازمانی شده و انسان در مواجهه با معضلات پیچیده ای که امروزه گریبانگیر اوست ، نه تنها انعطاف ، خلاقیت ، مسوولیت و همدلی از خود نشان نداده ، بلکه خشک و بی روح و بی اعتنا نیست به جامعه مخدوم خود به حرکت ادامه داده است و جالب توجه این که این قضاوتها تازگی ندارد . 
بعضی معتقدند که وجود سازمانهای بزرگ ضرورت زندگی امروزه است و گریزی از آن نیست و این ضرورت ، ابعاد سازمانها ، مقررات ، انضباط ، سلسله مراتب و اطاعت را برای کارکنان و نوبت رابطه غیر شخصی را برای مراجعان ایجاب می کند . 
دیگران معتقدند که نارضایتی عمومی مردم ، عدم تحقق هدفهای سازمانی و بی اعتنایی سازمانها و مدیران سازمانی به افکار عمومی و همچنین درگیری و رقابت با هم پیمانان و رقبا و بحران های پی در پی موجب بی اعتمادی عمومی شده و همراه با خود بیکاری ، گرانی ، تورم ، نا امنی ، فساد ، نزاع و تجاوز به بار آورده است که مطلوب طبع، طبع جوی انسان نیست . آیا مدیر باید به چنین شرایط سهمگینی که بعضاً یا عمدتاً حاصل عملکرد اوست بی اعتنا باشد ؟ مراکز آموزش مدیریت و محققان و نظریه پردازان مدیریت چه وظیفه ای به عهده دارند ؟ هدایت سازمان به صراط مستقیم و در جهت رستگاری انسان شاغل و انسان مصرف کننده و امنیت ملی و نظام اجتماعی به عهده کیست ؟ آیا بین مدیریت دولتی و مدیریت خصوصی از این جهات تفاوت ماهوی وجود دارد ؟